درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
سرگرمی
یک شنبه 21 خرداد 1391برچسب:, :: 9:39 قبل از ظهر :: نويسنده : محمدجواد
حامد بهداد، سبک نويني از يک نوع بازي زير پوستي را به دنياي بازيگري معرفي کرد که درآن سمپادهاي روشنفکري عليه غليانهاي احساس نمود يافته و تجلي يک رهيافت تکنيکي– احساسي را به مخاطب خود نويد ميدهد. اين مهم خود براي سينماي بي بازي اين روزهاي ما، برگ نوين ارزشمندي است که نيازمند «بازخواست» است؛ بازخواست بدين معني که با نگارش نقشهاي جديد و البته بکر، از تمام ظرفيتهاي ديده نشده آن بازيگر استفاده به عمل آيد. شايد اگرکليشه اي در نرم اجراي بازي بهداد در چند اثر مشاهده ميشود، گواه همين نقشهاي تکراري اي است که سينماي ما خود را محصور در آن ميبيند. دراين مقاله سعي بر اين شده تا نگاهي به 6 بازي شاخص کارنامه بازيگري حامد بهداد بيندازيم؛ بازيهايي که از آن در تاريخ سينماي ايران به نيکي ياد شده و مطمئنا در حافظه تاريخي همه ما به يادگار خواهد ماند. 1- نقش مهرداد در فيلم بوتيک (1381) مهرداد مبدع عصبيت جديدي است که تا آن زمان بدين شکل وارد سينماي ايران نشده بود؛عصبيتي باورپذيرکه خود به تنهايي وفارغ ازکاراکتر مهرداد ميتواند به عنوان شخصيتي مستقل در فيلم مطرح گردد.»بوتيک» نيازي وافر به نشان دادن آن شکل از عصبيت داشت که اگر گونه اي ديگر ازآن عصيان گري شکل ميگرفت، بوتيک هيچگاه برسر زبانها نميافتاد.آن چيزي که ما دراين فيلم ازمهرداد ديديم، يک بازي تکنيکي ملموس بود که به عينه نقشي بسزا در پيشبرد قصه داشت.همين بازي کافي بود تا بهداد، نويد حضور درباشگاه حرفه ايها را به سينماي ايران بدهد. 2- نقش خسرو در فيلم کافه ستاره (1383) انقلاب حامد بهداد درعرصه تکنيکي در فيلم «بوتيک»،در فيلمهاي ديگري نظير»اين زن حرف نميزند» نيز ادامه پيدا کرد اما حال در سال 83 بايد منتظر اتفاق ديگري از اين بازي خاص ميبوديم.»کافه ستاره» بعد مهم ديگري از بازي بهداد را به منصه ظهور رساند.يک بازي مسلط احساسي که رگههاي تکنيک در آن،به عينه مشاهده ميشد؛بهداد در حال نزديک و نزديک تر شدن به شمايل يک بازيگر شش دانگ سينما بود.ضمن اينکه او توانست با اين فيلم، ادبيات بازي خود در سينماي ايران را براي دوستدارانش تدوين کند.ديگر همه ميدانستند که بهداد صاحب سبک شده.»کافه ستاره»، نشان داد که بهداد براي بازي احساسي نيز ارزش بالايي قائل است. 3- نقش فواد در فيلم روز سوم (1385) بازي بهداد در»روز سوم»، يک بازي همه جانبه محور است.تلفيقي از يک بازي احساسي و يک بازي تکنيکي. به اين مهم اضافه کنيد خلاقيتهايي را که نه در شکل سناريو براي نقش فواد گنجانده شده بود و نه پيشنهاد تيم سازنده بود. بازي همه جانبه بهداد در اين فيلم، خيلي به چشم آمد و سبب شد تا نگاه اهالي سينما و منتقدان، بيش از پيش به سمت بازي اين بازيگرعجيب سوق پيدا کند. بهداد دراين فيلم توانست عاشق پيشگيهاي يک بعثي وفادار را به زيبايي به تصوير بکشد و با ارائه يک بازي زير پوستي قابل باور،کاراکتري ماندگار را در سينماي ايران خلق کند. بازي بي کلام او در سکانس پاياني اين فيلم، به رخ کشيدن توانمنديهاي او به ساير بازيگران قدر سينماي ايران است. 4- نقش ناصر در فيلم جرم (1389) از سال 85 به بعد، بهداد اين بازي تلفيقي دروني را بارها و بارها در قالب کاراکترهايي متفاوت ايفا کرد و توانست بر مدار يک حرفه اي، خوش بدرخشد. امتياز مهم بهداد در اين سالها، از سويي انتخابهاي خيلي خوب او بود و از سوي ديگر،اشتياق کارگردانان بزرگ سينماي ايران براي بازي وي در آثارشان. اگرچه بهداد در فاصله سالهاي 85 تا 89 توانست با رعايت اسلوب يک بازي تلفيقي قوي، شخصيتي با ثبات حرفه اي براي خود دست و پا کند اما نقش ناصر در»جرم»، توانست ابعاد ديگري ازعصيانگري را به سينماي ايران معرفي کند؛عصيانگري که درحالت سکونش نيز پر از فرياد است. يک نقش سخت که بهداد توانست با تکيه بريک بازي موازي،به صورتي خلاقانه،هم جنبههاي تکنيکي شخصيت ناصر را نشان دهد و هم درعين اينکه قهرمان يک فيلم است،»احساس» را نيز وارد بازي خود کرده و از آن نتيجه اي واحد به نام «ناصر» استخراج کند. نقش ناصر، با وجود تمام پيچيدگيهايش، براي مخاطب آشناست و از اين به بعد است که بهداد خلاقيت بزرگي را وارد دنياي بازي خود کرد؛ خلاقيتي که بهداد از پي آن ميتواند نقشهاي پيچ در پيچ را براي مخاطب خود ساده نشان دهد. يک بازي سهل الممتنع که استارت جدي اش با «جرم» زده شد. 5- حامد آبان در فيلم نارنجي پوش (1390) «حامد آبان» در نارنجي پوش شخصيتي باهوش و بي پيرايه دارد.حامد آبان در ادامه جرم، ساده بازي کردن بهداد را براي مخاطبان سينماي ايران به ارمغان ميآورد. نقشي پيچيده که ورژنهاي بسياري دارد؛ از يک سو ما با شمايل يک عکاس حرفه اي طرفيم، از سوي ديگر با فردي متحول شده دراثر فنگ شويي، از جهت ديگر عاشق پيشه اي که نقشي درام را بازي ميکند، از جهتي فردي شوخ و شنگ است که گهگاه وجهه اي موزيکال مييابد و . . . بهداد در تمام اين ورژنها به سادگي هر چه تمام تر توانست نقش پر پيچ و خميکه استاد مسلم فيلمسازي براي وي نوشته بود را به خوبي ايفا کند. 5+1- نقش محسن در فيلم سعادت آباد (1389) نقش «محسن» در سعادت آباد يک استثناي بازيگري در پرونده کاري حامد بهداد محسوب ميشود.محسن نماد انسانهاي خائني است که همچون حامد آبان نيازبه يک فنگ شويي روحي دارد اما با توجه به نقش تعريف شده محسن، او ميبايست نقشي تا پيش از اين تحول را به مخاطب نشان دهد. سادگيهاي اين بازي تا امروز که ارديبهشت 91 است، تکنيکي ترين سادگي اي است که ازيک نقش دشوار درکارنامه حامد بهداد سراغ داريم؛ به عبارتي سهل الممتنع ترين بازي بهداد درطول عمرسينمايي خود. يک بازي دروني با نمايي از سادگي که نقشهاي ديگر خواه ناخواه در ارتباط با او معنا مييابند. چهار رکن بازي بهداد در اين فيلم تجلي مييابد:عدم اغماض در ارائه يک بازي زير پوستي تکنيکي، رعايت توازن در ارائه مديوم کمال يک بازي احساسي،نشان دادن سادگيهايي که گرههاي يک نقش پرپيچ و خم را براي همه ميگشايد و در نهايت خلاقيتهاي فردي که چاشني سه مورد ديگر را در نقش محسن متجلي کرده است و از اين سو ميباشد که بازي وي در اين فيلم را به عنوان نقطه عطف کمال گرايانه وي در بازي به حساب ميآوريم. نظرات شما عزیزان:
|
|||||||||||||||||
![]() |